۹ راز ازدواج موفق
مرد با خستگی به زن نگاه میکند، سرش را تکان میدهد و میپرسد: «چه اتفاقی برای ما افتاده؟ دیگر نمیخندیم؛ ما قبلا همیشه خندان بودیم!»
زن با حالتی تحقیرآمیز به او نگاهی میکند و میگوید: «بله، خندان بودیم ولی نه با یکدیگر.»
این یک خط کمدی، در لحظهای کلاسیک از یکی از طنزهای تلویزیونیِ بریتانیایی با نام برجهای فاولتی (Fawlty Towers)، کل رابطه میان زن و مرد را روشن میکند.
آیا میتوان ازدواج موفق و بادوام داشت؟ آیا هنوز هم ممکن است؟ فکر میکنم باید پنجاه سالی صبر کنیم تا متوجه شویم که آیا ازدواج ما موفق بوده است یا خیر. البته هیچ کس نباید به رابطهای که در آن از او سوءاستفاده میشود، ادامه دهد. اگر از شما سوءاستفاده میشود یا به شما ظلم میشود، این نشان میدهد که همسرتان در پایبندی به عهد و پیمان ازدواج، کوتاهی کرده است. ولی در «جامعهی مصرفی ما» روابطِ کاملا خوب، به سرعت دور انداخته میشوند، چون ایدهآل نیستند.
نکته اینجاست که وسواس مدرن به همراه تلاش برای رسیدن به «رضایت شخصی» (یعنی اهمیت دادن به خود، به قیمتِ نادیده گرفتن دیگری) موجب شده تا بیشترِ افراد، ناراضی، غمگین و تنها باشند. ازدواجها از هم میپاشند و میسوزند، زیرا مرد و زن به دنبال فردی جدیدتر و «بهتر» میگردند. آیا مفاهیم تعهد، وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری، به قیمت به دست آوردنِ شادی بیشتر، فراموش شدهاند؟
یک ازدواج موفق، ازدواجی سالم است
شاید ازدواج به اندازهی رنگ قهوهای، از مد افتاده و قدیمی به نظر برسد، ولی تحقیقات فراوانی نشان دادهاند، افرادی که رابطهشان با یک شریک زندگی را حفظ میکنند، شادترین افراد هستند و طبق آمار، افراد متاهل نسبت به افراد غیرمتاهل شادتر هستند و عمر طولانیتری دارند. آیا میدانید چرا بعضی از ازدواجها موفق هستند و ازدواجهای دیگر نه؟ خوشبختانه ما در این مقاله دلیل این مسئله را میدانیم. اکنون ما میدانیم که برای داشتن ازدواجی موفق و سالم، باید از چه چیزهایی پرهیز کنیم و چه چیزهایی را تقویت کنیم.
البته هیچ ازدواجی کامل و بدون نقص نیست ولی بسیاری از ازدواجها موفق هستند. در ازدواجهای موفق نیز مشکلاتی وجود دارد، ولی همیشه باید حسی پایدار و ماندگار از «ما» و نه فقط «تو و من»، وجود داشته باشد. باید (هر دوی شما) استراتژیهای بیان شده در این مقاله را اجرا کنید. چه کسی میداند، شاید ۵۰ سال بعد در مورد سلامت، فواید روانی و شادیای که تجربه کردهاید صحبت کنید.
۱. انتظارات واقعبینانهای از رابطهتان داشته باشید
رابطهی رمانتیک و عاشقانه، فوقالعاده است و مطمئنا دیدن بهترین ویژگیها در شریک زندگیتان، موجب حفظ عشق و صمیمیت میشود. ولی شما قصد دارید سالها با همسرتان زندگی کنید، بنابراین باید بتوانید بعضی از عیبهای او را نادیده بگیرید. در تلاطمهای اولیهی شور و عشق، ممکن است فردی که نسبت به او حسی عاشقانه داریم، کامل و بیعیب به نظر برسد، ولی پس از مدتی ضعفها و نقصهای شخصیتی او را کشف میکنیم. در این زمان، برای ادامه یافتن ازدواج باید فراتر از ضعفهای شخصیتی و کاستیها را ببینیم، زیرا به هر حال، هیچ کس کامل نیست. در همهی ازدواجها، گاهی باید برای حفظ رابطهمان تلاش کنیم. تصور اینکه بدون زحمت و تلاش میتوان رابطهای را حفظ کرد یا رابطهی ما باید همیشه کامل و بینقص باشد، موجب ناامیدی میشود (همانطور که انتظارات غیرواقعی موجب ناامیدی میشوند).
شاید اصرار دارید که شریک زندگیتان فردی ایدهآل باشد، ولی نباید فراموش کنید که او هم یک انسان است.
۲. از معذرتخواهی کردن واهمه نداشته باشید
آیا تا به حال توجه کردهاید که بعضی افراد هرگز عذرخواهی نمیکنند، هرگز اشتباهشان را نمیپذیرند و هرگز نمیگویند «ببخشید»؟ اینها افرادی هستند که به احتمال زیاد ازدواج نمیکنند یا اگر ازدواج کنند، ازدواج آنها دوامی ندارد. در مطالعهای که ادر سان فرانسیسکو انجام شد، محققان دریافتند کسانی که ازدواج موفقی دارند، دو برابرِ افراد مُطَلَقه یا مجرد، توانایی و تمایل برای عذرخواهی کردن از شریک زندگی خود را دارند. این مطالعه نشان داد در افرادی که ازدواج موفقی دارند، احتمال اینکه این افراد، زودتر عذرخواهی کنند ۲۵ درصد بیشتر است، حتی اگر خود را کاملا مقصر ندانند. هر چه عذرخواهی کردن یا انجام رفتارهای آشتیجویانه برای افراد مطلقه و مجرد سختتر باشد، احتمال اینکه تنها بمانند نیز بیشتر است.
درست است که شور و عشق موجب میشود دو نفر با یکدیگر ازدواج کنند، ولی این سازش و احترام است که در گذر زمان آنها را در کنار یگدیگر نگاه میدارد. پس عذرخواهی کردن را یاد بگیرید.
۳. عوامل مخرب را از رابطهتان بیرون برانید
بعضی زوجها به شدت با یکدیگر مشاجره میکنند ولی باز هم ازدواج موفقی دارند. بعضی دیگر کمتر مشاجره میکنند ولی وقتی کار به مشاجره میرسد، رابطهی میانشان به شدت صدمه میبیند. چه تفاوتی میان این دو گروه وجود دارد؟
مسئله این نیست که آیا با همسرتان مشاجره میکنید یا خیر، اینکه چگونه با او مشاجره میکنید، تعیین میکند آیا ازدواج شما برای مدت طولانی دوام خواهد داشت یا خیر. روانشناس آمریکایی، جان گاتمن (John Gottman) تقریبا ۲ دهه را به مطالعه بر روی روابط میان زوجها پرداخته است. او اکنون میتواند با گوش دادن به ۵ دقیقهی اول بحث و مشاجره میان دو طرف، با اطمینان (با دقتی تا ۹۵ درصد) بگوید رابطهی کدام زوجها با شکست مواجه خواهد شد و کدام زوجها به احتمال زیاد با یکدیگر میمانند. گاتمن بر ۴ عامل که روابط را ویران میکند، تاکید دارد. او این عوامل را (به صورت نمادین و نمایشی) مینامد. این عوامل عبارتند از:
۱. تحقیر
با نامهای زشت خطاب کردن، شکلک درآوردن، دشنام دادن و توهین کردن به شریک زندگیتان و اساسا رفتار کردن به گونهای که گویی شورش کردهاید، «تحقیر» نام دارد. گاتمن و همکارانش در سیاتل دریافتند که اگر تحقیر کردن، از ویژگیهای معمولِ مرحلهی ابتدایی یک مشاجره باشد، رابطهی میان دو طرف، به احتمال زیاد رو به پایان است. احتمال جدایی زنانی که وقتی همسر آنها در حال صحبت است، رفتاری تحقیرآمیز دارند، در دو سالِ بعدی، ۶ برابر زنان دیگر است.
۲. حالت تدافعی
– «چرا من را اذیت میکنی؟ اینطوری به من نگاه نکن! مشکلت چیه؟»
– «ولی من فقط میخواستم یک فنجان چای برایت بیاورم!»
عامل مهم دیگری که نشان میدهد رابطهای در نهایت با شکست مواجه خواهد شد، داشتنِ حالت تدافعیِ بیش از حد است. اگر فردی، به محض اینکه همسرش مرتکب اشتباهی میشود، شروع به فریاد کشیدن میکند و احساس میکند در معرض تهدید یا حمله قرار دارد و این رفتار، از ویژگیهای همیشگی و معمول در روابط میان آنهاست، باید بگوییم که آن رابطه در وضعیتی بحرانی است. حالت تدافعی، مانع از ایجاد ارتباط میشود و صمیمیت را از میان میبرد.
۳. انتقاد کردن و تعریف نکردن
زوجهایی که از یکدیگر انتقاد میکنند، ممکن است طوری به رابطهشان آسیب برسانند که دیگر قابل اصلاح نباشد. البته این مسئله به این معنی نیست که اگر همسرتان شما را ناراحت میکند، نباید گله و شکایت کنید، ولی تاثیر انتقاد کردن بسیار مخربتر از یک گِلهی ساده است. وقتی از کسی انتقاد میکنید، به کل شخصیت او حمله میکنید (حتی اگر چنین منظوری نداشته باشید). در حالی که با گله و شکایت، رفتارهای او را هدف قرار میدهید، به جای آنکه به هویت و شخصیت او حمله کنید. برای نمونه: «تو یک موجود تنبل هستی!» نشان میدهد که او همیشه فردی تنبل است و این ویژگی، بخشی اساسی از شخصیت اوست. این جمله به همین اندازه خاص یا محدود به زمان نیست که مثلا بگوییم: «فکر میکنم امروز کمی تنبل بودی! تو که قبلا اینطور نبودی!»
بعضی افراد گمان میکنند با تذکر دادنِ مداوم اشتباهات، همسر خود را «اصلاح» میکنند. حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد، نتیجهی خوبی به دست نخواهد آورد. انتقاد کردن از همسر در مقابل دیگران تحقیرآمیز است (برای هر دو نفر)، ولی بیان حرفهای خوب در مورد یکدیگر در جمع، کار بسیار خوبی است. افرادی که ازدواج موفقی دارند، حس میکنند طرف مقابل آنها را درک میکند، آنها را دوست دارد و به آنها احترام میگذارد. در مورد استعدادها، تواناییها و ویژگیهای مثبت همسرتان، بیشتر صحبت کنید. هیچکس دوست ندارد حس کند که همیشه مورد حمله قرار میگیرد.
۴. گوشهگیری یا «طفره رفتن»
گوشهگیری (Withdrawal) یا طفره رفتن (stonewalling)، با انجام رفتارهایی مانند «گرفتن گوشها» یا «بستن در اتاق» وقتی همسرتان از مسئلهای شکایت میکند، بروز میکند. از نظر احساسی، گوشهگیری و طفره رفتن، عامل مهم دیگری است که نشان میدهد رابطهی شما با شکست مواجه خواهد شد. انتقاد کردن، از ویژگیهای معمولِ زنان است و طفره رفتن و بیاعتنایی از رفتارهای رایج در مردان است. مردان از نظر بیولوژیکی، در مقایسه با زنان، توانایی کمتری در مقابله با احساسات شدید دارند، بنابراین ممکن است به طور غریزی، از وارد شدن به مشاجرهها دوری کنند یا از طفره رفتنِ طرف مقابل، به شدت عصبانی شوند.
ممکن است که فرد، در طول گفتگوها با «پایان دادن به مشاجره» از بحث کنارهگیری کند یا در نهایت و به عنوان راهی برای «فرار»، وقت بیشتری را دور از رابطهاش با فرد مقابل سپری کند. این خطر وجود دارد که الگوی طفره رفتن، به الگویی دائمی تبدیل شود و فردی که از این استراتژی استفاده میکند، از آن برای جدا کردن خود از بخشهای بالقوه مثبت رابطه استفاده کند. هر کس به فضایی برای خود نیاز دارد، ولی هرگز نباید پاسخ دادن به یک مسئلهی عاطفی، موجب شود که فردِ دیگر نادیده گرفته شود.
جالب است بدانید که حتی اگر فقط یکی از این عوامل، به طور منظم در مشاجرات وجود داشته باشند، دورنمای خوبی برای آن رابطه وجود نخواهد داشت. آیا در ازدواج شما نیز این عوامل مخرب وجود دارند؟ به چه روش دیگری میتوانید ازدواج خود را موفقتر کنید؟
۴. بدانید که در مورد چه چیزهایی نباید صحبت کنید
زوجهای جوانتر، اغلب میخواهند در مورد تمام مسائل به طور عمیق کاوش کنند و کاملا نسبت به یکدیگر باز و صریح باشند و در مورد همهی مسائل گفتگو کنند. ولی مطالعات در مورد زوجهای مسنتری که دههها در کنار یکدیگر زندگی کرده و ازدواج موفقی داشتهاند نشان میدهد که این زوجها، اغلب زمانی که طرف مقابل از احساسات منفی خود در مورد آنها صحبت میکند، خیلی بادقت به حرفهای او گوش نمیدهند. آنها معمولا احساسات خود در مورد رابطه را نادیده میگیرند، مگر آنکه واقعا حس کنند باید کاری انجام بدهند. این آستانهی صحبت کردن دربارهی احساسات و مسائل اساسی، در زوجهای مسن بسیار بالاتر از زوجهای جوان است و به راحتی از هر چیز مشکلسازی صحبت نمیکنند.
بنابراین توصیهی معمولِ «آشکار کردن مسائل» و «همه چیز را بیرون ریختن»، در نهایت موجب شکلگیری رابطهای بلندمدت و سالم نمیشود. پذیرفتن مخالفتها و اختلاف نظرها و دانستن اینکه باید از چه موضوعاتی دوری کنیم، از مهارتهای مهم در هر ارتباط است.
۵. به دنبال حل کردن مشکلات باشید ولی کنترل خود را بر آنها حفظ کنید
عامل مهم دیگر در مشاجرات در روابط موفق، عادت تغییر دادنِ موضوع بحث در زمانی است که بحث بالا گرفته است. این تغییر سریع موضوع، میزان احساسات منفی ایجاد شده را کاهش داده و احتمال نشخوارهای ذهنی بعدی را کاهش میدهد. این کار همچنین این پیام را منتقل میکند که «ما میتوانیم با هم مشاجره کنیم و همچنان با یکدیگر خوب باشیم.» بنابراین مشاجره محدود میشود و کل رابطه را خراب نمیکند.
اختلاف و مشاجره باید موارد ویژهای باشند که به ندرت اتفاق میافتند، نه سریالهایی طولانیمدت. اما در این میان تفریح و سرگرمی مهم است و باید بیشتر بر آن تمرکز کنید.
۶. با هم بخندید، با هم بمانید
۷. کاری کنید که به ازای هر اتفاق بد، ۵ اتفاق خوب وجود داشته باشد
به گفتهی دکتر گاتمن، در هر ازدواجِ موفق، باید به ازای هر تعامل نه چندان خوب، ۵ تعامل خوب وجود داشته باشد. تعامل خوب میتواند به معنی در آغوش گرفتن عاشقانه، سپری کردنِ یک بعداز ظهر خوب با یکدیگر یا گفتگویی خوب در مورد یک فیلم و هر چیزِ مثبت دیگری باشد. تعامل بد میتواند یک مشاجره، اختلاف نظر یا دلشکستگی باشد.
سعی کنید همیشه به قانون ۵ به ۱ پایبند باشید. اگر نکتهی بعدی را نیز اجرا کنید، تاثیر اجرای این قانون باز هم افزایش مییابد.
۸. آیا میتوانید نقشهی عشق را بخوانید؟
آیا برنامههای تلویزیونیای را که در آن، مجری برنامه از یکی از دو نفر میخواست پشت صفحهای ضدصدا قرار بگیرد و از فرد دیگر سوالاتی در مورد زندگی و علایق همسر او میپرسید، به یاد میآورید؟ سوالاتی مانند «همسر شما بیش از همه علاقه دارد به چه قسمتی از جهان سفر کند؟» یا «همسر شما در رستوران چه نوشیدنیای را بیش از همه سفارش میدهد؟» ایدهی پشت این برنامهها، این بود که هر چه جوابها مرتبطتر باشند، رابطهی میان دو طرف نیز قویتر است. تحقیقات نیز همین نتیجه را تایید میکند:
هر چه بیشتر از سلیقههای همسرتان، آرمانهایش، از کسانی که او در محل کار از آنها بیزار است یا به آنها علاقه دارد و غیره، اطلاع داشته باشید، «نقشهی عشقِ» بهتری نیز خواهید داشت. دانستن جزئیات بیرونی و درونی زندگی همسرتان (البته بدون تجاوز به حریم خصوصی او) موجب ایجاد ارتباطی قویتر میشود. برای مثال، یک زن که با او کار میکردم، نام شرکتِ شوهر خود را نمیدانست و یک شوهر، نام سگ خانوادهشان را نمیدانست! (که باعث بهت و حیرت همسر او شده بود و میگفت: «او هیچ علاقهای به آن ندارد!»). بنابراین باید نقشهی عشقتان را تقویت و بهروزرسانی کنید تا بهتر بتوانید رابطهتان را هدایت کنید.
زندگی در یک ازدواج موفق، یکی از راههای رسیدن به رضایت و خرسندی طولانیمدت برای هر دوی شماست. نکات گفته شده در این مقاله را اجرا کنید و از همسرتان نیز بخواهید این نکات را مطالعه کند. ولی اگر میخواهید با دیدنِ کارهایی که نباید انجام بدهید، یاد بگیرید که چگونه ازدواج موفقی داشته باشید، سریال طنزِ برجهای فاولتی را تماشا کنید.
میتوانید برای دیدن خلاصهی این مقاله، ویدیوی زیر را ببینید.